زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه

حلیة المتقین

حِلْیَةُ الْمُتَّقین، کتابی به زبان فارسی، از محمد‌باقر بن محمد‌تقی مجلسی (1037-1111 ق / 1628- 1699 م)، از فقیهان بزرگ اواخر دورۀ صفوی. 
محمد‌باقر مجلسی، معروف به مجلسی دوم یا آخوند مجلسی، در روزگار خود مرجعیت ویژه‌ای داشت. وی شیخ‌الاسلام بود و مسئولیت امامت جمعه و جماعت را بر عهده داشت. او از چنان جایگاهی برخوردار بود که سلطان حسین صفوی را بر تخت سلطنت نشاند (کشمیری، 179). مجلسی دوم اگرچه آثاری به زبان عربی دارد، اما برخلاف جریان متداول آن دوره، بیشتر آثار خود را به فارسی تألیف کرده‌است، به گونه‌ای که در کتاب‌شناسی او به 49 کتاب به زبان فارسی اشاره شده است (درگاهی، 48-53). نکتۀ دیگر اینکه مجلسی به نوشتن کتابهای مربوط به آداب علاقۀ خاصی داشته است. مشهورترین این کتابها، به زبان فارسی، حلیة المتقین است. 
حلیة المتقین یکی از کتابهای مهم مجلسی است که در بین ایرانیان جایگاه ویژه‌ای یافته است. این کتاب در 40 باب تدوین شده و در بیان محاسن آداب متعدد دینی است، از قبیل آداب لباس، حلیه‌ها، سرمه‌کشیدن، خضاب، اکل و شرب، تزویج، مجامعت، تربیت اولاد، آداب مسواک و ناخن‌چیدن، آداب سر و شارب تراشیدن، حمام، نوره، خواب، حجامت، تنقیه، حرز و ادعیه، معالجۀ برخی امراض، مصافحه، معانقه، ذکر آداب دخول به خانه و خروج از آن، آداب زکات، تجارت، زراعت، سفر و جز اینها (کنتوری، 201-202). این آداب چنان فراگیر است که همۀ ابعاد و زوایای کلی و جزئی زندگی اجتماعی و فردی یک انسان مسلمان را شامل می‌شود. ازاین‌رو، حلیة المتقین به عنوان رساله‌ای که دستورالعملهای سلوک فردی و اجتماعی ایرانیان را مشخص می‌کرده، نزد ایرانیان ــ به‌ویژه قشر مذهبی ‌ــ جایگاه مهمی داشته، و در خانۀ بیشتر آنها یک جلد از این کتاب نگهداری، و در موضوعات مختلف، به آن مراجعه می‌شده است. 
یکی از دلایل نفوذ حلیة المتقین در بین خوانندگان فارسی‌‌زبان، به‌جز آنچه پیش‌تر گفته شد، نثر ساده و روان و خالی از تکلف و تعقید آن است. نثر این کتاب از نثرهای دینی به شمار می‌رود و به دلیل تسلط مؤلف آن به زبان عربی، تا حد زیادی تحت تأثیر زبان عربی است. با این حال، مجلسی در این اثر و آثار دیگر خود به زبان فارسی، برخلاف پیچیدگیهای لفظی رایج در عصر صفوی، زبانی خالی از آرایه‌های ادبی را برگزیده است (نک‍ : خاتمی، 51). 
اکنون به برخی از مطالب کتاب که مربوط به آداب روزمرۀ مردم ایران است، اشاره می‌شود: 

آداب و تشریفات زناشویی

باب چهارم به آداب تزویج اختصاص دارد. در این باب به جزئی‌ترین امور در زمینۀ زناشویی توجه شده‌است. بسیاری از این مطالب با فرهنگ مردم ایران نیز سازگاری دارد. برخی از این مطالب به اجمال چنین است: نهی از عزب‌ماندن و اینکه بدترین مردها عزبها هستند (ص 119)؛ فضیلت زن باکره (ص 121)؛ فضیلت زنان بچه‌زا (ص 122؛ دربارۀ منفوربودن زنان نازا در خاورزمین، نک‍ : ماسه، I / 29)؛ نشانه‌های زنان محبوب و خواستنی مانند گندم‌گون‌بودن، فراخ‌چشم و سیاه‌چشم‌بودن، بزرگ‌سر و میانه‌بالا‌بودن و جز آن (ص 121)؛ مطلوب‌بودن زنان آسان‌زا و دارای مهریۀ کم (ص 122)؛ بد‌بودن زنان سلیطه و مسلط بر شوهر (همانجا)؛ ملعون بودن مردی که خرج عیال خود را نمی‌دهد (ص 155)؛ و جز اینها. 

اوقات مناسب عقد و زفاف

ماه شوال، وقتی که هوا گرم، و ماه در عقرب و تحت‌الشعاع نباشد؛ و روز جمعه نیکو ست (ص 124-125؛ نیز نک‍ : هدایت، 76-80، قس: 76: عروس را شب جمعه ببرند، مادر شوهرش می‌میرد). 

آداب زفاف و مجامعت

منع مجامعت در شب چهارشنبه (ص 126؛ نیز دربارۀ نحوست چهارشنبه و ریشه‌های آن، نک‍ : ه‍ د، ثمار القلوب)؛ منع مجامعت با زن حائض؛ منع مجامعت در وقتی که ماه در عقرب یا تحت‌الشعاع است؛ منع مجامعت در اول، میانه و آخر ماه؛ منع مجامعت به روش مرغان؛ منع سخن گفتن وقت جماع؛ منع مجامعت درحالی‌که شخص خضاب یا حنا بسته است؛ منع مجامعت رو‌به‌قبله و پشت‌به‌قبله؛ استحباب شستن پا‌های عروس و پاشیدن آب آن در خانه (ص 125-127؛ قس: ماسه، I / 77: شستن عروس و داماد پاهای همدیگر را). 

آداب و تشریفات مربوط به مرگ

مطالب مربوط به مرگ در باب دهم آمده است؛ به طور خلاصه، به برخی از مهم‌ترین این مطالب اشاره می‌کنیم: اگر جان‌کندن بر کسی دشوار است، او را به جایی ببرند که همیشه نماز می‌خوانده است (ص 395)؛ به کسی که تشییع‌جنازه کند، ثواب زیادی تعلق می‌گیرد (ص 400؛ دربارۀ ثواب زیاد برای کسی که 7 قدم دنبال جنازه برود، نک‍ : هدایت، 64)؛ غسالی که عیبهای مرده را فاش نمی‌کند، مستوجب آمرزش است (ص 400)؛ سرسلامتی‌دادن به صاحب مصیبت، سبب آمرزش و مثوبت است (ص 402)؛ وصیت‌نکردن هنگام مرگ، علامت نقصان عقل و مروت است (ص 393)؛ هنگام احتضار، بر سر محتضر قرآن بخوانید و مانع دست‌و‌پا‌زدن او نشوید (ص 396). 

آداب و تشریفات آبستنی

در این قسمت، مجموعه‌ای از رواها، نارواها و توصیه‌های مربوط به آبستنی آمده‌است. ذکر برخی ادعیه و اعمال عبادی برای آبستن‌شدن (ص 142-143)؛ ذکر برخی خوردنیها که زن آبستن باید بخورد، مانند به، خرما، کندر و جز آنها (ص 145)؛ مکروه‌بودن پیچیدن نوزاد در جامۀ زرد (ص 146؛ نیز نک‍ : هدایت، 74: رخت زرد آمدنیامد دارد)؛ پیچیدن نوزاد در جامۀ سفید (مجلسی، همانجا)؛ ذکر برخی ادعیه و اوراد و انجام برخی اعمال برای اینکه زن پسر بزاید (ص 143-144). 

آداب و تشریفات مربوط به تولد

ذکر برخی اذکار و اوراد برای آسان زاییدن (ص 147)؛ نهی از گذاردن برخی از نامها روی فرزند مثل حارث، مالک و خالد (ص 149)؛ عقیقه دادن برای نوزاد در روز هفتم (ص 150)؛ فرزندی که عقیقه نشود، در معرض انواع بلاها ست (همانجا؛ نیز برای آداب و مراسم عقیقه در فرهنگ مردم ایران، نک‍ : هدایت، 46)؛ زعفران‌مالیدن بر سر نوزاد پس از عقیقه، و نهی از مالیدن خون عقیقه (ص 153)؛ نجس بودن بول نوزادی که تا 40 روز ختنه نشده باشد (ص 154). 

آداب و تشریفات مربوط به شیردادن

حداقل دورۀ شیرخوارگی 21 ماه است؛ نهی از شیر زن احمق و زنی که چشمش معیوب است و نهی از شیری که از زنا به هم رسیده باشد (ص 157- 158؛ دربارۀ تأثیر شیر در اخلاق، نک‍ : هدایت، 100). 

آداب و تشریفات مربوط به تربیت اولاد

منع از خواباندن کودکان شش‌ساله با هم در یک بستر؛ توصیه به بوسیدن فرزندان، آموزش شنا و تیراندازی به آنها، و بازی کردن با کودکان به شیوۀ خودشان؛ و انار خوراندن به بچه‌ها برای تسریع در رشد آنها (ص 158-162). 

در بیان حق پدر و مادر بر فرزندان

در این قسمت، مطالبی مشروح به نقل از رسول (ص) و ائمۀ معصومین (ع) آمده است، مانند نهی فرزند از اینکه نام پدر را بر زبان آورد؛ نهی فرزند از اینکه عملی انجام دهد که سبب شود به پدرش دشنام دهند؛ عبادت‌دانستن مراقبت از پدر و مادر؛ توصیه به احسان به پدر و مادر، چه زنده باشند، چه از دنیا رفته باشند (ص 164-166)؛ و جز اینها. 

آداب مربوط به خوردنیها و نوشیدنیها

دربارۀ مواد خوراکی نیز مطالبی هماهنگ با فرهنگ مردم ایران آمده است، مانند گوشت گاو دافع پیسی است (ص 86)؛ مداومت در خوردن ماهی بدن را ضعیف می‌کند (ص 90)؛ بعد از حجامت، خوردن ماهی ــ که با آب و نمک کباب شده باشد ‌ــ سودمند است (همانجا)؛ سرکه برطرف‌کنندۀ صفرا، محکم‌کنندۀ بن دندان، مقوی عقل و از بین‌برندۀ شهوت است (ص 91)؛ عسل دافع بلغم و علاج هر دردی است (همانجا)؛ خوردن شیر‌عسل برای تقویت آب پشت و فرزند‌آوری (ص 92)؛ مفید‌بودن شیرگاو، شتر و الاغ برای رفع دردها (همانجا)؛ پنیر در وقت چاشت مضر است و در شب نافع و موجب فرزندآوری می‌شود؛ مغز گردو و پنیر را باید با هم خورد (ص 93)؛ برنج روده‌ها را گشاد می‌کند و دافع بواسیر است (همانجا)؛ انار ملس، سیب شامی، به، انگور رازقی و رطب مشان از میوه‌های بهشتی‌اند (ص 95)؛ کندن پوست میوه مکروه است؛ انگور و انار را باید با دست خورد (همانجا)؛ 21 دانه مویز سرخ ناشتا‌خوردن، دافع مرض است (ص 96)؛ انار سبب هضم غذا می‌شود و خوردن آن با پیه برای پالایش معده و افزایش شعور مفید است (ص 96-97)؛ سیب برای جلای معده، دفع زهر، غلبه بر اجنه و دفع بلغم مفید، و سبب تقویت معده، افزایش زیرکی و شجاعت، خوش‌رویی فرزند و زیادکردن منی می‌شود (ص 97- 98)؛ انجیر گند دهان را رفع، و استخوان را سخت می‌کند و سبب رویاندن مو می‌شود (همانجا). 

مهمانی و آداب آن 

بخشی از باب سوم کتاب به این موضوع اختصاص دارد که مهم‌ترین آنها بدین شرح‌اند: ولیمه و مهمانی در عروسی، عقیقه، ختنه‌کردن، خانۀ نو خریدن یا بناکردن و مراجعت از سفر نیکو ست (ص 106)؛ سزاوار نیست مهمان روزه داشته باشد؛ حد ضیافت و مهمانی 3 روز است و فرستادن مهمان پی کاری، سزاوار نیست (همانجا)؛ یکی از حقوق مهمان آن است که تا درِ خانه همراه او برویم (ص 107)؛ مهمان با روزی خود وارد خانه می‌شود (ص 108)؛ به فرمودۀ حضرت رضا (ع) سخی و صاحب همت از طعام مردم می‌خورد تا مردم هم از غذای او بخورند، و انسان بخیل از طعام مردم نمی‌خورد تا مردم هم از طعام او نخورند (ص 105-106). 

آداب و تشریفات مربوط به مشاغل

فصل 9-12 از باب دوازدهم به مشاغل، آداب و باورهای مربوط به آن اختصاص دارد که به برخی از مطالب آن اشاره می‌شود: عبادت 70 جزء است و بهترین عبادت، طلب حلال است (ص 496)؛ مردی که بار عیال خود را بر ]دوش[ مردم بیندازد، ملعون است (ص 495)؛ دعای کسی که به طلب روزی نرود، مستجاب نمی‌شود (ص 496)؛ با نوکیسه سودا نکنید (ص 502)؛ فرزند خود را از برخی مشاغل دور کنید، مانند صرافی، کفن‌فروشی، جو و گندم‌فروشی، سلاخی، برده‌فروشی، قصابی، حجامت‌گری و زرگری (ص 503-504)؛ خداوند برای پیامبران شغل کشاورزی و دامداری را اختیار کرده تا از آمدن باران کراهت نداشته باشند (ص 505)؛ برای دانه‌پاشیدن باید رو به قبله ایستاد (ص 507)؛ بریدن درخت میوه‌دار موجب عذاب است؛ بریدن درخت خرما مکروه است؛ بریدن درخت سدری که در نهر باشد، اشکال ندارد، اما در بیابان باشد، خوب نیست (ص 508)؛ هر‌کس درخت سدری را آب دهد، گویی مؤمن تشنه‌ای را آب داده است (ص 509). 

آداب آرایش، پیرایش و لباس‌پوشیدن

باب ششم کتاب به این موضوع اختصاص دارد، که برخی از مطالب آن عبارت‌اند از: بوی خوش سبب قوت دل و ازدیاد قوۀ باه می‌شود (ص 191)؛ خود را به بوهای خوش خوش‌بو‌کردن، در روز جمعه مستحب است (همانجا)؛ سزاوار نیست بوی خوش را که به عنوان هدیه می‌آورند، رد کنیم (ص 193)؛ مالیدن روغن‌ بان بر خود، دافع شیطان است (ص 199)؛ سرمه‌کشیدن سبب قوت نور چشم و رویاندن مژگان، ازدیاد قوۀ باه و یاری‌دادن به طول سجود می‌شود (ص 48)؛ نظر به آینه کردن پاداش الٰهی در پی دارد (ص 50)؛ خضاب‌کردن موی سر و ریش برای مردان، و موی سر و دست و پا برای زنان، با حنا مستحب است (ص 51)؛ خضاب‌کردن دست و پا برای مردان (همانجا) و خضاب کردن برای زن حائض (ص 55) و شخص صاحب‌عزا مکروه است (ص 53)؛ به دست‌کردن انگشتر، به‌ویژه با برخی نگینها مانند عقیق، فیروزه و یاقوت (ه‍ م م)، افزون بر ثواب، خواص و فضایلی نیز در پی دارد (ص 31-40). 

حیوانات

باب سیزدهم، به نگاه‌داشتن چهارپایان اختصاص دارد. به جز این، در فصلهای مختلف گاه‌گاهی دربارۀ خزندگان، گزندگان، پرندگان، ماکیان و دام و دد سخن گفته شده‌است. به طور خلاصه، به برخی از آنها که مناسبت بیشتری با فرهنگ مردم ایران دارد، اشاره می‌کنیم: سگ موجودی بی‌خیر است؛ هر‌کس سگ در خانه نگه دارد، هر روز یک قیراط از ثواب عملش کم می‌شود (ص 462؛ قس: هدایت، 116: سگ که در خانه باشد، ملائکه از آنجا نمی‌گذرند؛ نیز نک‍ : ه‍ د، سگ)؛ مبارکی و میمنت اسب در نشانه‌های سپید است (ص 476؛ قس: هدایت، 115: دیدن اسب سفید مراد است). 
نگاه‌داشتن برخی از حیوانات مانند کبوتر، مرغ، بزغاله و جز آن در منزل، برای دفع بلا مفید است (ص 452-453؛ قس: هدایت، 109، 111: کبوتر، یاکریم و مرغ و ماکیان برای دفع بلا خوب‌اند)؛ زنبور، قصابی بوده که از ترازو دزدی می‌کرده است (ص 493؛ قس: هدایت، 106: زنبور سرخ کافر است)؛ هر‌کس ماری را بکشد، چنان است که کافری را کشته است (ص 458؛ قس: هدایت، 108: مار سفید صاحب‌خانه است، نباید آن را کشت)؛ کبوتر سبب دورشدن جن از خانه می‌شود (ص 452)؛ کبوتر دوست‌داشتنی، و دعاکردۀ حضرت نوح است (همانجا)؛ در خانۀ پیامبر اسلام (ص) یک جفت کبوتر سرخ بوده است (ص 454)؛ صدای بال کبوتر شیطان را دفع می‌کند؛ خروس بال‌گشادۀ سفید سبب دور‌شدن بلا از خانه و 7 خانۀ پیرامون آن می‌شود (همانجا)؛ به فرمودۀ پیامبر اسلام (ص)، نباید به خروس دشنام داد، چه، مردم را برای نماز بیدار می‌کند (ص 455)؛ خروس 5 خصلت پیامبرانه دارد: سخاوت، شجاعت، وقت‌شناسی (وقت نماز)، کثیرالجماع‌بودن و غیرت (ص 454)؛ نگاه‌داشتن گوسفند در منزل سبب زیادی روزی است؛ اگر بز شیرده در منزل نگهداری شود، هر روز فرشتگان تو را دعا می‌کنند (ص 455)؛ فاخته صاحب منزل را نفرین می‌کند (ص 456)؛ به فرمودۀ امام رضا (ع) هیچ حیوانی زیباتر از خروس سفید نیست (ص 460)؛ جغد پس از شهادت امام حسین (ع) و در اعتراض به این قضیه خرابه‌نشین شد (ص 461؛ نیز نک‍ : ه‍ د، کبوتر؛ خروس؛ بز؛ جغد). 

بیماریها و درمانها

باب نهم، به این موضوع اختصاص دارد. در این باب، به برخی از شیوه‌های درمانی مانند حجامت، تنقیه، درمان با دارو، درمان با خوراکیها، درمان با ادعیه و حرزها، و دیگر شیوه‌ها اشاره شده است (ص 261-333). 

آداب خواب

باب هشتم، به خواب و آداب آن اختصاص دارد. برخی از مهم‌ترین مباحث این باب که 12 فصل دارد، به طور خلاصه چنین است: فصل اول در بیان اوقات خواب، فصل سوم در مکان خوابیدن و آداب قبل از خواب، فصل چهارم در مورد سایر آداب خوابیدن، فصل هشتم در بیان نماز و دعا برای خوابهای نیک دیدن، فصل نهم دربارۀ تعبیر خواب، که طی آنها به بسیاری از باورهای رایج در فرهنگ مردم اشاره شده است (ص 227-260). 

آداب گرمابه

باب هفتم، به گرمابه و آداب گرمابه رفتن و باورهای مرتبط با آن اختصاص دارد که طی آن به بسیاری از شایستها و ناشایستها اشاره شده است، ازجمله: نهی مسواک در حمام؛ بول‌کردن در حمام که سبب فقر و پریشانی می‌شود (ص 211)؛ توصیه به حمام‌رفتن در روز چهارشنبه (ص 209).

آداب و تشریفات سفر

باب چهاردهم در 12 فصل، به آداب و احکام سفر اختصاص دارد، که بعضی از مهم‌ترین آداب آن عبارت‌اند از: هرکس ارادۀ سفر دارد، باید در روز شنبه سفر کند؛ سفرکردن، بامداد جمعه مکروه است، ولی شب جمعه اشکالی ندارد؛ سفر در روز چهارشنبۀ آخر ماه موجب برآورده‌شدن حاجات می‌شود (ص 513)؛ سفر در زمانی که ماه در عقرب است، نیکو نیست (ص 514)؛ ظاهرشدن 7 چیز در سفر، در مقابل مسافر شوم است: کلاغی که از جانب راست او فریاد کند، سگی که دُم علم کرده باشد، گرگی که بر روی دم خود نشسته باشد و بر روی او فریاد کند و پس 3 مرتبه بلند شود و پست شود، آهویی که از جانب راست او بیاید و به جانب چپ او برود، جغدی که فریاد کند، زن پیر سفیدمویی که از رو‌به‌روی او بیاید، و ماده الاغی که گوشش بریده باشد (ص 515-516). 

آداب معاشرت

باب دهم و یازدهم به آداب معاشرت و همنشینی اختصاص دارد و مهم‌ترین مباحث مطرح‌شده، بدین قرار است: صلۀ رحم‌کردن سبب آبادانی خانه‌ها (ص 336)، گاه نیز سبب می‌شود که اگر از عمر کسی 3 سال مانده باشد، 33 سال شود و در صورت قطع آن بالعکس؛ هیچ‌چیز حتى مذهب صلۀ رحم را قطع نمی‌کند؛ کسی که صلۀ رحم نکند، پیش از مرگ عقوبت می‌بیند (ص 337)؛ هرکس از روی طمع به خانۀ همسایه، او را آزار دهد، خدا خانۀ او را به همسایه می‌رساند؛ به فرمودۀ امام صادق (ع) تا 40 خانه از هر طرف همسایه هستند (ص 341)؛ منع نمک و آتش از همسایگان حلال نیست (ص 342)؛ اگر کسی مال یتیم را بخورد، عذاب جهنم دارد و در دنیا نیز با یتیمان او همان می‌کنند که او با یتیمان دیگران کرده است (ص 344)؛ هرکه برادر مؤمنی برای خود بگیرد، در بهشت خانه‌‌ای می‌یابد (ص 345)؛ نظر‌کردن بر روی برادر دینی عبادت است (ص 346)؛ طعام دادن به مؤمن گرسنه سبب آمرزش است (ص 363)؛ خیر و برکت به خانه‌ای که در آن طعام داده می‌شود، زودتر می‌رود تا از فرو رفتن کارد به کوهان شتر (ص 364)؛ به همه سلام‌کردن یکی از نشانه‌های تواضع است (ص 406)؛ سلام‌کردن بر شطرنج‌باز و شراب‌خوار گناه است (ص 408)؛ سواره بر پیاده، استرسوار بر خرسوار، اسب‌سوار بر استرسوار، و ایستاده بر نشسته باید سلام کند (ص 409). 

مآخذ

خاتمی، احمد و محمدتقی جهانی، «شاخصه‌های نثر دینی آثار فارسی مجلسی»، تاریخ ادبیات، تهران، 1389 ش، شم‍ 64؛ درگاهی، حسین، کتاب‌شناسی علامه مجلسی، به کوشش علی‌اکبر تلاقی، تهران، 1386 ش؛ کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1387 ش؛ کنتوری، اعجاز ‌حسین، کشف الحجب و الاستار، قم، 1409 ق؛ مجلسی، محمد‌باقر، حلیة المتقین، قم، 1369 ش؛ هدایت، صادق، فرهنگ عامیانۀ مردم ایران، تهران، 1378 ش؛ نیز: 

Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.